گریه درون از:
من اینجا
در درون خویشتن، آرام میگریم
و تو ای دوست نمیدانی چه جانسوز است
انسان،
در درون خویشتن،
گرید.
نمیدانی چه جانسوز است.
*****
من اینجا دیدگاهم دشت خاموش تمناهاست
در اینجا موسم تاریکی شبهاست
من اینجا،
زندگی را،
از ورای پرده اشک زلال خویش میبینم
همان افسانه تکراری پیش است
همان افسانه پوچ است
*****
دگر خورشید در چشم من زیبا نیست
که این گوی افق پیمای زرین
این زمان سرد است
چو قلب مردم امروز
*****
من اینجا از پس دیوار سنگین سکوتی تلخ و ماتمزا
من اینجا از پس کوه بلند نامرادیها
به یاد روزهای مرده در آغوش سرد عمر
به یاد آرزوهایی که در گور زمان پوسید
پرستوهای شعر خویشتن را میدهم پرواز
به اوج آسمان آبی شهر صفاکیشان انسان دوست
به آنجایی که قلب مردمش از مهر لبریز است
به آنجایی که نور آفتابش زندگی بخش است
ولی افسوس
ولی افسوس
سرود خویش را با باد میخوانم
درود خوبش را با سنگ میخوانم
*********
zendegi hamishe tekrarist
درود و سپاس
اشعار بسیار زیبا بود
20501 بازدید
4 بازدید امروز
7 بازدید دیروز
16 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian